۱۳۸۷ بهمن ۹, چهارشنبه

ما از دیار نیستی می آئیم

ما از دیار نیستی می آئیم.
از آنجا که هیچ نیست، چون خانواده ای نیست. از آنجا تا به امروز ، راه زیادی را پیموده ایم
و ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته ایم
نمی خواهیم از غم ها و کمبود ها بگوئیم
نمی خواهیم از سختی ها و در به دری ها بگوئیم
بی پناهی و بی هویتی دردی بود که درمان شد
این بار خواهران و برادران خانواده بزرگ فروغ محبت داستان تحولات خود را می گویند ..
نه از آن باد مخالفی که کشتی آنها را شکست و نه از آن درندگانی که قصد دریدن آنها را داشته اند .
بلکه از دستهای مهربان می گویند و لبخند هایی که صبح زندگیشان را ستاره باران کرد.
این بار آنان با کلامی صمیمانه از تحولات شخصیتی ، فرهنگی و عقیدتی خود می گویند .
آنها جهنم و بهشتی را برای شما توصیف می کنند که آن را با تمام وجود حس کرده اند .
و سپس بار دیگر به یاد اوستا حبیب معمار ، دستهایشان را رو به جمعیت گرفته و نغمه سر دادند :
این دنیا بی محبت چو دوزخ روانگداز است
این دوزخ با محبت چون بهشت دلنواز است .
و بعد از استاد فقید حاج قربان سلیمانی می گویند .
آنها تک تک کنسرت هایشان را دوباره زنده می کنند تا هدف بزرگ خود را بیان کنند . هدف بزرگی که با سفری آغاز می شود .
سفری برای گرفتن دستی و نجات زیستی ..
به امید آنکه رنگ عزت را به رخساره یک کودک ایرانی دیگر برگردانند .
تا شاید ایران ، ایرانی شود ، موجب افتخار تمام ایرانیان
شاید عشقها بجوشد .. شاید همت ها جمع گردد ...و شاید صدای وجدان بلند تر از هر صدایی شنیده شود .
کنسرت آغاز سفر ، کنسرتی بود دیدنی از فرزندان فروغ محبت .
فروغ محبت یک سازمان غیر دولتی هست که هدف آن کمک و حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست و محروم است .
این موسسه کار خود را در سال 1382 با سرپرستی 5 کودک آغاز نمود و اکنون سرپرستی 30 خواهر و برادر را بر عهده دارد . برای اطلاعات بیشتر به
اینجا مراجعه شود .
جمعه شب به همراه عده ای از دوستانم به دیدن کنسرت آغاز سفر رفته بودیم فقط به نیت اینکه هم کمکی به این موسسه کرده و هم شبی را هم با هم گذرانده باشیم . ولی به اعتقاد همه دوستانم ، همگی بیشتر از دیدن یک کنسرت معمولی لذت بردیم . برنامه ریزی مرتب و منظم از طرف گردانندگان و اجرای بسیار عالی این نوجوانان باعث مباهات همگی ما شد.
شنیدن مرغ سحر از زبان این کودکان اشک را از چشمان همگی جاری ساخت ، همچنانکه شنیدن ترانه های " دایه دایه " و ... لبخند را بر لبان همه نشاند . و در آخر چه دلنشین سرود ای ایران با تنظیم جدید دستگاه شور و چهارگاه نواخته و خوانده شد که همه جمعیت در سالن یکصدا گروه را همراهی کردند .

۱۳۸۷ بهمن ۳, پنجشنبه

دفاعیه موکلان برای وکلایشان

این بار موکلان از وکلایشان دفاع می کنند . برای دیدن دفاعیات اینجا را کلیک کنید
تغییر برای برابری - شیرین عبادی و فعالیت کانون مدافعان حقوق بشر را نه به بهانه و نه با پلمب نمی توان از حرکت بازایستاند. تصویرو تاثیری که این مدافعان حقوق بشر از خود به جای نهاده اند آنقدر ژرف و نهادینه شده است که قفل و زنجیرو مهر وموم ...دربرابر آن ناچیز است. کدامیک از این ممنوعیت ها می توانند صدای صلح طلبانه عبادی را فرونشاند، یا نقش کانون مدافعان و وکلای آن را در آموزش حقوق متهمان و شهروندی و زن و... دفاع از حقوق متهمان و شهروندان و قومیت ها و اقلیت ها و...از حافظه بزداید؟ کانون مدافعان و ریاست آن را از منظر موکلان و مدافعانش ببینید: 18 نوشته و روایت در باب مدافعان حقوق مان

۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

کشتار و خشونت در غزه را پایان دهید

مشاهده اخبار هر روزۀ بمباران وحشیانه غزه توسط نیروهای اسرائیلی دل هر بیننده ای را به درد می آورد. هر روز آمار کشته شده ها بالاتر می رود. یک و نیم میلیون نفر از مردم غزه مدت یک سال واندی هست که توسط دولت اسرائیل در محاصره کامل به سر می برند و از داشتن ابتدایی ترین ضرورت های زندگی محروم مانده اند و حالا مدت بیشتر از دو هفته است که کودکان و زنان غزه زیر بمباران ممتد به خاک و خون کشیده می شوند. اگر فرض را هم بر آن بگیریم که دو دولت با هم اختلاف دارند در این میان گناه افراد غیر نظامی و کودکان چیست؟ جنگ افروزان باید بدانند که قربانیان اصلی این جنگ نابرابر کودکان هستند. بیایید دست در دست هم دهیم و از این کودکان بی دفاع حمایت کنیم. بیایید اعتراض خودمان را به گوش جهانیان برسانیم که نسل کشی را هر چه زودتر متوقف کنند.

۱۳۸۷ دی ۱۷, سه‌شنبه

کنسرت خانه فروغ محبت

ما از دیار نیستی می آئیم از آنجا که هیچ نیست ، چون خانواده ا ی نیست از آنجا تا با امروز ، راه زیادی را پیموده ایم و ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشته ایم نمی خواهیم از غم ها و کمبود ها بگوئیم نمی خواهیم از سختی ها و در به دری ها بگوئیم بی پناهی و بی هویتی دردی بود که درمان شد این بار خواهران و برادران خانواده بزرگ فروغ محبت داستان تحولات خود را می گویند .. نه از آن باد مخالفی که کشتی آنها را شکست و نه از آن درندگانی که قصد دریدن آنها را داشته اند . بلکه از دستهای مهربان می گویند و لبخند هایی که صبح زندگیشان را ستاره باران کرد. این بار آنان با کلامی صمیمانه از تحولات شخصیتی ، فرهنگی و عقیدتی خود می گویند . آنها جهنم و بهشتی را برای شما توصیف می کنند که آن را با تمام وجود حس کرده اند . و سپس بار دیگر به یاد اوستا حبیب معمار ، دستهایشان را رو به جمعیت گرفته و نغمه سر دادند : این دنیا بی محبت چو دوزخ روانگداز است این دوزخ با محبت چون بهشت دلنواز است . و بعد از استاد فقید حاج قربان سلیمانی می گویند . آنها تک تک کنسرت هایشان را دوباره زنده می کنند تا هدف بزرگ خود را بیان کنند . هدف بزرگی که با سفری آغاز می شود . سفری برای گرفتن دستی و نجات زیستی .. به امید آنکه رنگ عزت را به رخساره یک کودک ایرانی دیگر برگردانند . تا شاید ایران ، ایرانی شود ، موجب افتخار تمام ایرانیان شاید عشقها بجوشد .. شاید همت ها جمع گردد ...و شاید صدای وجدان بلند تر از هر صدایی شنیده شود . کنسرت آغاز سفر ، کنسرتی بود دیدنی از فرزندان فروغ محبت . فروغ محبت یک سازمان غیر دولتی هست که هدف آن کمک و حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست و محروم است . این موسسه کار خود را در سال 1382 با سرپرستی 5 کودک آغاز نمود و اکنون سرپرستی 30 خواهر و برادر را بر عهده دارد . برای اطلاعات بیشتر به اینجا مراجعه شود . جمعه شب به همراه عده ای از دوستانم به دیدن کنسرت آغاز سفر رفته بودیم فقط به نیت اینکه هم کمکی به این موسسه کرده و هم شبی را هم با هم گذرانده باشیم . ولی به اعتقاد همه دوستانم ، همگی بیشتر از دیدن یک کنسرت معمولی لذت بردیم . برنامه ریزی مرتب و منظم از طرف گردانندگان و اجرای بسیار عالی این نوجوانان باعث مباهات همگی ما شد. شنیدن مرغ سحر از زبان این کودکان اشک را از چشمان همگی جاری ساخت ، همچنانکه شنیدن ترانه های " دایه دایه " و ... لبخند را بر لبان همه نشاند . و در آخر چه دلنشین سرود ای ایران با تنظیم جدید دستگاه شور و چهارگاه نواخته و خوانده شد که همه جمعیت در سالن یکصدا گروه را همراهی کردند